زبان در عصر الگوریتم ها شبکه های اجتماعی تحول زبانی را شتاب می بخشند به گزارش دیجیتالر، رشد رسانه های اجتماعی طی دو دهه گذشته نه تنها الگوهای ارتباطی بشر را دگرگون ساخته، بلکه بر بستر زبان و تحول آن هم تأثیرات عمیق بر جای گذاشته است. به گزارش دیجیتالر به نقل از مهر؛ این تغییرات محدود به شیوه انتقال پیام یا سرعت ارتباط نیست، بلکه ساختارهای بنیادین زبان، از سطح واژگانی و معنایی تا کاربردشناسی و سبک بیان را تحت تأثیر قرار داده است. زبان به عنوان یک نظام زنده همیشه در معرض تغییر بوده است، اما ظهور پلت فرم هایی مانند ایکس، تیک تاک، ردیت و اینستاگرام، پروسه تکامل زبانی را شتابی بی سابقه بخشیده و از خلال تعاملات گسترده کاربران، الگوهای نوین تولید، بازتولید و مصرف زبان پدید آورده است. پرسش محوری اینست که آیا این دگرگونی ها نشانگر نوعی «افول زبانی» و فروکاست سطحی ارتباط هستند یا بالعکس، بخشی از پروسه طبیعی و تاریخی تحول زبان به شمار می روند که حال در مقیاسی جهانی و با سرعتی بی سابقه رخ می دهد؟ در این نوشتار کوتاه تلاش می شود با اتکا به دیدگاه های زبان شناسان، مطالعات رسانه ای و مستندات علمی، ابعاد این تأثیرات بررسی و ارزیابی شود. الگوریتم و تکامل زبانی یکی از یافته های کلیدی در پژوهش های اخیر، تأثیر مستقیم الگوریتم های پلت فرم های اجتماعی بر ایجاد اصطلاحات و واژگان جدید است. آدام الکسیچ، زبان شناس و نویسنده کتاب «الگوسپیک: چه طور شبکه های اجتماعی آینده ی زبان را متحول می کنند»، نشان داده است که اصطلاحات جدید نه حاصل انحطاط زبانی بلکه نتیجه سرعت بخشیدن به همان الگوهای دیرینه تحول زبان هستند. الگوریتم ها به واسطهٔ نظام سفارش گر و اولویت بندی محتوا، اصطلاحاتی را که شانس بیشتری برای دیده شدن دارند تقویت کرده و با بوجودآوردن چرخهٔ بازنشر، آنها را به شکل مکرر در معرض مخاطبان قرار می دهند. به این ترتیب، واژه هایی که در شروع در جوامع خاص اینترنتی ظهور می کنند، در مدت زمانی کوتاه به جریان اصلی راه یافته و حتی وارد ادبیات روزمره کاربران در خارج از فضای مجازی می شوند. این پروسه به مفهوم ایجاد نوعی «تسریع زبانی» است؛ برای اینکه الگوریتم ها در عمل سرعت انتقال واژگان نو را چندین برابر کرده، دامنهٔ اجتماعی آنها را گسترده تر ساخته و امکان ایجاد یک پویایی نوین در چرخه حیات زبانی را فراهم می کنند. افزون بر این، الگوریتم ها با بالا گرفتن رقابت میان انواع محتوا سبب می شوند تنها اصطلاحاتی که بیشترین ظرفیت سرگرم کنندگی، شوخ طبعی یا کارکرد هویتی دارند باقی بمانند و از رهگذر این غربالگری دیجیتال، زبان وارد مرحله ای تازه از تکامل می شود. نقش کارکرد اجتماعی اصطلاحات پدیده هایی همچون ظهور میم های اینترنتی مشهور «brain rot» به ظاهر فاقد معنا یا حتی نماد افول فرهنگی تلقی می شوند، اما واقعیت آنست که اینگونه اصطلاحات اغلب کارکردهای اجتماعی مهمی دارند. این واژگان امکان تمایزگذاری میان گروههای درون اجتماعی و برون اجتماعی را فراهم می آورند و نوعی حس تعلق گروهی ایجاد می کنند. در خیلی از موارد، استفاده این اصطلاحات به منزلهٔ نشانه ای برای شناسایی اعضاء یک جامعهٔ مجازی یا نسل خاص عمل می کند و نوعی رمز مشترک زبانی می سازد که بیرون از آن جامعه کمتر قابل فهم است. همان گونه که نظریه های کلاسیک زبان شناسی اجتماعی تاکید کرده اند، زبان همیشه ابزاری برای هویت بخشی و انسجام گروهی بوده است. از این منظر، حتی اصطلاحات زودگذر اینترنتی نیز در خدمت همان کارکرد دیرینه زبان قرار می گیرند و با بوجودآوردن مرزهای نمادین میان «خودی» و «دیگری»، سازوکار بازتولید هویت جمعی را در فضای دیجیتال تقویت می کنند. فروپاشی بافتار و نتایج فرهنگی یکی از مفاهیم مهم در تحلیل تحولات زبانی در شبکه های اجتماعی، «فروپاشی بافتار» یا «Context Collapse» است. در این شرایط، واژگانی که ریشه در بافت های خاص فرهنگی یا قومی دارند، از راه الگوریتم ها و سازوکارهای توزیع خودکار محتوا به مخاطبانی گسترده و ناهمگون هدایت می شوند. درنتیجه، معنای اولیه این اصطلاحات که در یک بستر فرهنگی خاص تثبیت شده بود، کم کم کمرنگ گشته و در بافت های متفاوت و حتی متناقض بازتفسیر می شود. به عنوان نمونه، خیلی از اصطلاحات برآمده از فرهنگ های کوچک نظیر سیاه پوستان در ایالات متحده، با گسترش در تیک تاک یا اینستاگرام از زمینه اولیه جدا شده و کاربرد عمومی می یابند. این پروسه هرچند به گسترش زبانی و افزایش تنوع واژگانی یاری می رساند، اما همزمان خطر «کمرنگ سازی فرهنگی» و از میان رفتن بار هویتی و تاریخی این واژگان را در بر دارد. در سطح کلان تر، فروپاشی زمینه می تواند منجر به باز تعریف نابرابر مالکیت فرهنگی و زبانی شود و پرسش های جدیدی درباره ی عدالت زبانی و صیانت از سرمایه های نمادین جوامع به میان آورد. سرعت چرخه واژگان و نتایج ارتباطی یکی دیگر از خاصیت های عصر شبکه های اجتماعی، شتاب بی سابقه چرخه عمر واژگان است. در حالیکه اصطلاحات زبانی در گذشته برای مدتی نسبتاً طولانی میان مردم در گردش بودند، امروزه عبارات خاص زاده شده در بستر دیجیتال، ظرف چند هفته اوج گرفته و سپس محو می شوند. به اعتقاد کارشناسان، این سرعت در زایش و زوال واژگان مبین آنست که زبان در محیط های دیجیتال بیشتر از هر زمان دیگری تابع منطق «مد و ترند» عمل می کند. از منظر مطالعات رسانه ای، این وضعیت بازتاب گذار از «ارتباط زمان محور» به «ارتباط مکان محور» در قالب نظری هارولد اینیس است. در ارتباط زمان محور، پایداری و ماندگاری پیام اهمیت دارد، حال آنکه در ارتباط مکان محور، گسترهٔ دسترسی و سرعت انتشار در اولویت است. در همین جهت، چنین تغییری سبب می شود که بااینکه زبان درحال غنا یافتن و تولید واژگان متنوع است، اما ادامه سنت های گفتاری بلند مدت با چالش مواجه شود. افزون بر این، چرخه سریع واژگان می تواند پیامدهایی برای حافظه فرهنگی و بازتولید نسل به نسل مفاهیم داشته باشد؛ برای اینکه اصطلاحات به سرعت فراموش می شوند و فرصت تثبیت در ساختار زبان معیار یا ادبی را نمی یابند. مقاومت فرهنگی و خلاقیت زبانی با وجود سلطه الگوریتم ها، زبان همیشه بستر مقاومت فرهنگی نیز بوده است. از همین روی، کاربران در رویارویی با محدودیت ها و سازوکارهای سانسور، اصطلاحات جدیدی می سازند که در ادبیات پژوهشی از آن با عنوان «الگوسپیک» (Algospeak) یاد می شود. این پدیده نشان داده است که زبان می تواند به ابزار دور زدن محدودیت های فنی و سیاسی تبدیل گردد و کاربران با ابداع واژگان تازه یا تغییر معانی موجود، مرزهای سانسور را جابه جا کنند. به اعتقاد برخی متخصصان حوزه زبان شناسی، چنین مواردی تنها تغییر واژه ای ساده نیستند، بلکه مبین نوعی مقاومت اجتماعی در مقابل سلطه ساختارهای نظارتی و مبتنی بر کنترل است. اینگونه تحولات نشان داده است که زبان نه تنها ابزاری برای سازگاری با فشارهای ساختاری است، بلکه ظرفیت مقاومت، بازآفرینی و ایجاد فضاهای تازه برای بیان هویت و تجربه جمعی را نیز داراست. جمع بندی سرانجام، گویی تحولات زبانی در شبکه های اجتماعی، نه نشانه فروپاشی زبان بلکه مبین ادامه روند طبیعی تحول آن در بستری نوین هستند. الگوریتم ها با شتاب بخشی به پروسه تکامل، امکان ظهور و زوال سریع واژگان را فراهم نموده اند و از این رهگذر نوعی پویایی بی وقفه در حیات زبانی ایجاد نموده اند. این تحولات از یک سو فرصت های جدیدی برای خلاقیت زبانی، ایجاد سبک های بیانی نو و انسجام اجتماعی به همراه داشته و از طرف دیگر خطر فروپاشی زمینه های فرهنگی، گسست حافظه تاریخی و فراموشی سنت های گفتاری پایدار را شدت بخشیده است. بر همین اساس، تحلیل این پدیده نیازمند نگاهی دوسویه و متوازن است که از یک طرف پذیرش زبان به مثابه موجودی پویا، خلاق و منعطف و از طرف دیگر آگاهی انتقادی و هوشیارانه نسبت به نتایج فرهنگی، اجتماعی و هویتی آنرا در بر می گیرد. تنها از رهگذر چنین نگاهی میتوان میان نوآوری های زبانی و صیانت از میراث فرهنگی توازن برقرار کرد. به اجمال، در بسیاری از موارد، استفاده این اصطلاحات به منزلهٔ نشانه ای برای شناسایی اعضاء یک جامعهٔ مجازی یا نسل خاص عمل می کند و نوعی رمز مشترک زبانی می سازد که بیرون از آن جامعه کمتر قابل فهم است. در این شرایط، واژگانی که ریشه در بافت های خاص فرهنگی یا قومی دارند، از راه الگوریتم ها و سازوکارهای توزیع خودکار محتوا به مخاطبانی گسترده و ناهمگون هدایت می شوند. از نظر مطالعات رسانه ای، این وضعیت بازتاب گذار از ارتباط زمان محور به ارتباط مکان محور در قالب نظری هارولد اینیس است. منبع: digitaler.ir 1404/07/05 10:07:13 5.0 / 5 58 تگهای خبر: اینترنت , اینستاگرام , تجربه , تولید این مطلب دیجیتالر را می پسندید؟ (1) (0) X تازه ترین مطالب مرتبط اتصال حدود ۲ هزار روستا به اینترنت پرسرعت پیشرفت پروژه فیبرنوری در گیلان روند مطلوبی دارد امنیت انرژی در سایه کدام فناوری ها تأمین می شود مسؤلان بخوانند نصب ۱۱هزار باتری پشتیبان در سایت های ارتباطی برای کاهش اختلال اینترنت کامنت بینندگان دیجیتالر در مورد این مطلب کامنت شما در مورد این مطلب نام: ایمیل: کامنت: سوال: = ۴ بعلاوه ۴